عکس هنرپیشه ها

 1. Adajio  / آداجیو / آهسته

2. Allegreto / آلگرتو/نسبتا" سریع

3. Andante / آندانته /معمولی

4. Con Sordino /کن سوردینو/بدون صدای عادی

5. Cerescendo /کر شندو/قوی تر کردن صداد لحظه به لحظه

6 D.C. Al coda /دال سنیو آل کودا/تکرار از اول علامت کودا  آرام

7.D.C. Al fine/دال سنیو آل فینه/تکرار تا اول علامت فین سریع

8. Diminuendo /دیمینو اندو/ ضعیف کردن صدا لحظه به لحظه

9. Forte / فورته/قوی شدن صدا

10. Fortissimo/فورتیسیمو/محکم و قوی شدن صدا

11.lagheto/لارگتو/آهسته

12. Largo / لارگو/آهسته و با احساس

13. legato/ لگاتو/ روان و بدون توقف

14. Leggiero /لجیرو/ سبک و معمولی

15. maestoso /مایستوزو/ زیبا و احساسی

16. marcato /مارکاتو / مشخص شده

17. mezzo Forte/متوسوفورته/قوی شدن صدا تا حدودی

18.mezzo Piano / متسو پیانو/ضعیف شدن صدا تا حدودی

19 . Moderato/مدراتو/ با سرعت متوسط و معمولی

20. pianissimo/پیانیسمو/ضعیف شدن بیش از حد صدا

22. piano/پیانو/ ضعیف کردن صدا

23. pizzicato/پیتسیکاتو/ استفاده از انگشت های دیگر

24. Poco Lento E Grazioso /پوکولنتواگراتسیوز/ آهسته تدریجا

25. Ritardando/ریتاردانو/ آهسته تر تدریجا"

26. Staccato/استاکاتو/ مقطع

.واژ ها های ایتالیایی رایج موسیقی : کابرد در آهنگسازی و نوازندگی انواع ساز ها .

ساموعل سان

1.      A
2.  
3. A Cappella  [ آکاپلا ]
4. موسیقی کرال ، بدون همراهی ساز
5. Absolute Music    
6. موسیقی سازی بر اساس اصول و فرم آبستره
7.  
    Accent  [ آکسان ]
8. صدای قوی. آکسان ممکن است بر حسب تاکید،کشش زمانی یا چگونگی یک آهنگ پدیدار شود
9.  
   Acoustic  [ آکوستیک ]
10. علم صدا
11. Affection  [ افکشن ]
12. اصطلاحی متعلق به دوره ی باروک برای بیان احساسات یا وضعیت روح و روان
13.  
    Alto  [ آلتو ]
14. صدای زنانه بم

15. دوره ای که با خوش بینی مشخص میشود . دوره ای که در سده ی چهاردهم در ایتالیا آغاز شد و در سراسر اروپای غربی در دوره رنسانس گسترش یافت

    Answer  [ جواب ]
16. برتری سوژه ی یک فوگ
17.  
18.  
    Antecendent
19. عبارت نخستین یکی از دو عبارت همسان ، که گاهی به عنوان پرسش تلقی می شود
20. Aria  [ آریا ]
21. قطعه ای آوازی ترانه مانند،احساسی،به همراهی ارکستر و دارای بافت هموفونیک
22. Arpeggio  [ آرپژیو/آکورد شکسته ]
23. صدای پرده های منفرد یک آکورد ، به ترتیب و نه بصورت همزمان
24. Art Antique  [ هنر قدیم ]
25. سبک موسیقی سده سیزدهم
26. Art Nova    
27. سبک موسیقی برتر در سده ی چهاردهم

28. موسیقی آوازی

    Athematic  [ بدون تم ]   سبک سریالیستم بوله . که ردیف ها تن ها را قبول نداشت و از انقطاع واضح تم ها جلوگیری می کرد

    Atonality  [ آتنالیته ]   اجتناب از یک نوت تونیک و روابط تنال در موسیقی

    Augmentation  [ افزایش ]   واریاسیون ریتمیک که ارزش های نوت در آن دو برابر میشود و یک تم را دو برابر اصل خود آهسته می کند

    Avant Gard  [ آوانتگارد ]   رهبران سبک های نو و غیر متد

29.  
    Art Song  [ موسیقی آوازی ]
30. موسیقی آوازی
31. Athematic  [ بدون تم ]  
32. سبک سریالیستم بوله . که ردیف ها تن ها را قبول نداشت و از انقطاع واضح تم ها جلوگیری می کرد
33. Atonality  [ آتنالیته ]
34. اجتناب از یک نوت تونیک و روابط تنال در موسیقی
35. Augmentation  [ افزایش ]
36. واریاسیون ریتمیک که ارزش های نوت در آن دو برابر میشود و یک تم را دو برابر اصل خود آهسته می کند
37. Avant Gard  [ آوانتگارد
38. رهبران سبک های نو و غیر متداول
39. Adagio
40. Allegreto آهسته و احساسی
41. Allegro نسبتا" سریع
42. Andante معمولی

         B

1. Ballata  [ بالاتا ]
2. یک فرم شاعرانه و موسیقیایی ایتالیایی با ساختارABBAA در سده های میانی
3. Ballet  [ بالت ]

4. آهنگی رقص مانند برای چندین صدا ، به ویژه با بافتی هموفونیک که صدای ملودی آن زیرترین صداست و سیلاب های فا - لا پس از هر بند شعر به صورت ترجیح بند تکرار میشود. این سبک در موسیقی انگلیسی دوره ی رنسانس رواج داشت

5. Bar  [ میزان ]
6. اصطلاح دیگری برای میزان که اغلب در موسیقی جاز به کار میرود
7. Baritone  [ باریتون ]
8. صدای مردانه پایین تر از یک تنور و بالاتر از باس
9. Baritone Horn  [ باریتون هورن ]
10. ساز بادی و برنجی که شکلی مثل توبا و صدایی زیرتر از ان دارد ودر دسته های نظامی بکار میرود
11. Bass  [ باس ]
12. صدای بم مردانه
13. Bass Clarinet  [ کلارینت باس ]
14. عضو خانواده ی کلارینک که صدای بم دارد
15. Bass Clef  [ کلید باس ]

16. نشانه ای بر روی خطوط حامل که پرده های نسبتا بم را نشان میدهد.مثل پرده هایی که پیانیست با دست چپ می نوازد

17. Bass Drum  [ طبل بزرگ ]  

18. ساز کوبه ای با کوک ثابت . بزرگترین طبل ارکستر

19.  Bass Fiddle  [ فیدل باس ]
20. Basso continuo  [ باسو کنتینو

21. بخش همراهی کننده باس که معمولا معمولا با دو ساز شامل ساز شستی دار و یک ساز با صدای بم در دوره ی باروک نواخته می شد

22. Baton  [ چوب رهبری/باتون ]
23. چوبی نازک که رهبران ارکستر برای نشان دادن ضرب و تمپو به کار می برند
24. Beam  [ شاهین ]

25. خط افقی که پرچمهای چندلا چنگ و دولاچنگ و سه لاچنگ را که بطور متواتر قرار دارند را به هم وصل میکند تا خواندن این نوت ها اسان شود

26.  Bea

    ضربه های منظمی که موسیقی را به واحد های مساوی زمانی تقسیم میکند

     

27. Bitonality  [ دو تنالیته ]
28.  

29. استفاده از دو گام همزمان که اغلب در موسیقی دوده کافونیک یا دوازده نوتی یافته می شود

30. Blues  [ بلوز ]

31. اصطلاحی ست که برای یک سبک اجرایی به کار میرود و هم برای یک فرم ، فرم اولیه جاز ، که با نوتهای بلو در گام مشخص میشود. بلوز آوازی شامل سه بند در فرم aa b است

32.  Bow  [ آرشه ]

33. چوبی نازک که اندکی خمیده است و موسی اسب به دو سر ان محکم بسته می شود و برای نواختن سازهای زهی بکار میرود

34. Brass Instruments  [ سازهای بادی برنجی ]

35. سازی ساخته شده از برنج نقره یا مس که به وسیله ی ارتعاش لبهای نوازنده هنگام دمیدن در دهانه ی قیفی یا فنجانی شکل آن ، صدا تولید میشود.

36.  Bridge  [ گذر ]

37. بخشی گسترش یافته در فرم سونات ،بخشی که در انتهای بخش اول سونات یعنی تم قرار دارد - این واژه در سازها به معنی خرک است

38.  Broken chord  [ آرپژیو/آکورد شکسته ]

39. صدای پرده های منفرد یک آکورد ، به ترتیب و نه بصورت همزمان