چند لحظه صبر كنيد ... |
|
چند لحظه صبر كنيد ... |
|
29 آذر 1403 |
جوان ۲۴ ساله ای که با همدستی یکی از دوستانش مانند مارمولک از دیوار منازل بالا می رفت و پس از مجروح کردن زنان به قصد سرقت طلا، آن ها را مورد تجاوز قرار می داد، دستگیر شد و به جرم خود اقرار کرد. این در حالی است که همدست وی متواری شده است.به گزارش خراسان، حدود ۳ ماه قبل جوانی به نام «م. ف» با فرد دیگری به نام «الف» در زندان آشنا شدند و قرار گذاشتند تا پس از آزادی با یکدیگر به منازل دستبرد بزنند. «الف» در تاریخ 90.3.14 و پس از آزادی از زندان با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت سه چرخ به منطقه شهرک شهیدرجایی رفت.
جوان ۲۴ ساله ای که با همدستی یکی از دوستانش مانند مارمولک از دیوار منازل بالا می رفت و پس از مجروح کردن زنان به قصد سرقت طلا، آن ها را مورد تجاوز قرار می داد، دستگیر شد و به جرم خود اقرار کرد. این در حالی است که همدست وی متواری شده است.به گزارش خراسان، حدود ۳ ماه قبل جوانی به نام «م. ف» با فرد دیگری به نام «الف» در زندان آشنا شدند و قرار گذاشتند تا پس از آزادی با یکدیگر به منازل دستبرد بزنند. «الف» در تاریخ 90.3.14 و پس از آزادی از زندان با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت سه چرخ به منطقه شهرک شهیدرجایی رفت.
خراسان نوشت:
اعتراف یک شروربه سرقت وتجاوز به طعمه های خون آلود
جوان ۲۴ ساله ای که با همدستی یکی از دوستانش مانند مارمولک از دیوار منازل بالا می رفت و پس از مجروح کردن زنان به قصد سرقت طلا، آن ها را مورد تجاوز قرار می داد، دستگیر شد و به جرم خود اقرار کرد. این در حالی است که همدست وی متواری شده است.به گزارش خراسان، حدود ۳ ماه قبل جوانی به نام «م. ف» با فرد دیگری به نام «الف» در زندان آشنا شدند و قرار گذاشتند تا پس از آزادی با یکدیگر به منازل دستبرد بزنند. «الف» در تاریخ 90.3.14 و پس از آزادی از زندان با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت سه چرخ به منطقه شهرک شهیدرجایی رفت.
او در اطراف یک کوچه پرسه می زد و در همین حال برخی از منازل را تحت نظر می گرفت. ناگهان متوجه شد مردی از منزلش بیرون رفت. او بلافاصله با «م. ف» تماس گرفت و به او اطلاع داد که زنی در خانه تنها مانده است! «م. ف» از او خواست تا همچنان محل را تحت نظر داشته باشد و خود نیز به محل رفت و زنگ همان منزل را به صدا در آورد. این در حالی بود که «الف» نیز در کوچه نگهبانی می داد تا در صورت مشاهده هرگونه خطر او را از موضوع مطلع کند. وقتی «م. ف» زنگ منزل را به صدا درآورد زنی در را گشود، او پرسید شوهرت کجاست؟ زن که از طرز سوال او پی به نیت شومش برده بود، بلافاصله در حیاط را محکم بست و خودش به داخل حیاط فرار کرد. در این لحظه «م. ف» همانند مارمولک از دیوار منزل بالا رفت و خود را به داخل حیاط انداخت. زن جوان جیغ کشید اما با اولین ضربه ای که «م. ف» با چاقو به بدنش فرود آورد از ترس صدایش بند آمد.
او پس از آن که ۲ ضربه دیگر به او زد، به زور طلاهایش را از او گرفت و زن را به داخل اتاق کشاند و ...دقایقی بعد «م. ف» و «الف» در حالی که مقدار زیادی طلا و وجه نقد سرقت کرده بودند از محل متواری شدند.با اعلام شکایت این زن پرونده ای در کلانتری شهرک شهیدرجایی تشکیل و برای ادامه پی گیری و همچنین چهره نگاری از متهم به پلیس آگاهی ارسال شد.هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که اوایل مردادماه آن ها با همین شگرد به منزلی در منطقه کنه بیست رفتند. «م. ف» زنگ منزل را به صدا در آورد وقتی زن در را گشود او گفت: شوهرت کجاست؟ زن جواب داد بیرون رفته و تا ۵ دقیقه دیگر بر می گردد و در همین هنگام در را بست.
او دوباره چون «مارمولک» از دیوار منزل به داخل حیاط پرید و ضربه ای با چاقو به بازوی زن جوان زد و پس از سرقت طلاها او را به داخل اتاق کشاند.گزارش خراسان حاکی است: با اعلام شکایت این زن، پرونده وارد مرحله جدیدی شد چرا که مشخصات اعلامی از سوی شاکی مشخص کرد که این فرد همان جوانی است که در خردادماه طلاهای زن دیگری را با همین شیوه سرقت کرده و او را مورد آزار قرار داده بود.بنابراین اقدامات پلیسی با توجه به اهمیت موضوع گسترش یافت و تلاش برای دستگیری «مارمولک» وارد مرحله تازه ای شد. در حالی که تحقیقات پلیس در این باره ادامه داشت، ظهر روز چهارشنبه گذشته اهالی ساکن در بولوار حر مشهد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و اظهار داشتند جوانی که به قصد سرقت طلا و به زور وارد خانه ای شده است، را در محل نگه داشته اند و از فرار او جلوگیری کردند.
در پی دریافت این خبر و به دستور سرهنگ جانعلی سرگزی (سرکلانتر شرق مشهد) بلافاصله گروه تجسس کلانتری شهرک شهیدرجایی به محل عزیمت کردند. آنان در حالی که حلقه های دستبند را بر دستان متهم دستگیر شده گره می زدند متوجه شدند که مشخصات این جوان با مشخصاتی که ۲ شاکی قبلی ارائه کرده اند مطابقت دارد بنابراین وی به دایره تجسس کلانتری منتقل شد و توسط ستوان دوم هاشمی نسب تحت بازجویی قرار گرفت. شاکی پرونده در این باره گفت: ظهر بود که زنگ منزل را به صدا درآوردند وقتی در را گشودم این جوان (متهم) سوالات بی ربطی پرسید که من بلافاصله در را بستم اما او از بالای در داخل حیاط پرید و در حالی که چاقویی را در دست می فشرد مرا تهدید کرد با فریاد من همسرم که در منزل استراحت می کرد بیرون آمد و او را گرفتند. وی گفت: در حالی که متهم در چنگ همسرم و اهالی گرفتار بود از آن ها خواست تا به دستشویی برود اما او وقتی به دستشویی رفت چاقو و دستکش را داخل چاه فاضلاب انداخت که بعد آن ها را با سیم از داخل فاضلاب بیرون آوردند.
بنابراین گزارش، جوان ۲۴ ساله سابقه دار که تحت بازجویی های پلیس قرار گرفته بود در ابتدا همه چیز را منکر می شد اما وقتی در مقابل اظهارات شاهدان و دلایل و مدارک مستند قرار گرفت چاره ای جز بیان حقیقت پیدا نکرد او ضمن اعتراف به سرقت های به عنف طلا به ۲ فقره تجاوز به عنف به طعمه های خون آلود خود نیز اعتراف کرد و گفت: زمانی آن ها را مورد تجاوز قرار می دادم که زخمی بودند و طلاهایشان را سرقت کرده بودم. وی ضمن معرفی «الف» به عنوان هم دست خود گفت: با او در زندان آشنا شدم و تصمیم به سرقت گرفتیم او منازل را شناسایی می کرد و به من زنگ می زد اما وقتی متوجه شد که من دستگیر شده ام فرار کرده است.این گزارش حاکی است: با توجه به اهمیت موضوع و به دستور مقام قضایی مارمولک، در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا درباره جرایم احتمالی دیگر وی تحقیق شود. از سوی دیگر تلاش مأموران برای دستگیری متهم فراری این پرونده نیز آغاز شده است.