از خسرو پرویز تا قجرها (+تصاویر)
یكی دیگر از اهمیتها و زیباییهای ایوان بزرگ طاق بستان نقشی است از یك سواركار دوره ساسانی كه درست در زیر نقش تاجگذاری خسروپرویز، برجای مانده است. این شخص كه....
یكی از مهمترین آثار طاق بستان یعنی صحنه تاج ستانی خسروپرویز در ایوان بزرگ نقش شده اما علاوه بر این نگاره، آثار هنری دیگری در این ایوان دیده میشود كه اهمیت آن را دوچندان كرده است. از جمله این آثار صحنههای شكار است كه بر دیوارهای جانبی ایوان بزرگ نقش بسته است. این تصاویر بسیار گویا، زیبا و هنرمندانهاند. تا آنجا كه هنرشناسان، سنگنگاره شكارگاه سلطنتی طاق بستان را نخستین تابلوی سنگی با رعایت قواعد و اصول نقاشی در جهان به شمار میآورند.
ایوان كوچك و كتیبههای فارسی میانه
جایگاه ایوان یا طاق كوچك در حد فاصل میان طاق بزرگ و سنگنگاره تاجگذاری اردشیر دوم قرار دارد كه دارای فضای مستطیل شكل به عرض ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر و ارتفاع ۵ متر و ۳۰ سانتیمتر است. نقشهای مهم این ایوان، پیكرههای شاهپور سوم و پدرش شاهپور دوم در كنار هم با قد و طرحی تقریبا یكسان، همراه با كتیبههایی به خط پهلوی و به زبان فارسی میانه است. در این مجلس هردو شخصیت به حالت ایستاده با صورتی نیمرخ و بدنی تمام رخ نقش شدهاند. هر دو، دست راست را بر قبضه شمشیر و دست چپ را بر قسمت فوقانی غلاف قرار دادهاند. شاپور دوم، دارای چشمانی درشت، ابروانی كمانی و ریش بلندی است كه انتهای آن در حلقهای فرو رفته است. موهای سر او مجعد و به صورت انبوه روی شانهها ریخته است. تاج او مانند بسیاری دیگر از شاهان ساسانی از نوع تاجهای كنگرهدار است و پایه آن با مروارید تزئین شده، در بالای آن نیز گوی بزرگی قرار دارد.
شاپور دوم گوشوارهای بر گوش و گردنبندی با یك ردیف دانههای مروارید درشت در گردن دارد. لباس او پیراهن چینداری است كه تا روی زانو ادامه دارد و در قسمت پایین مدور است. كمربندی به كمر بسته، در قسمت جلو پاپیونی به آن آویخته است. همچنین شلوار بلند و چینداری به تن دارد. پیكره شاپور سوم نیز شبیه پیكره پدرش است. تنها تفاوت این پیكرهها در شكل تاج آنهاست. متأسفانه جزئیات تاج شاپور سوم از بین رفته است. براساس سنگ نوشتههای این مجموعه میتوان هویت واقعی آنها را شناسایی كرد. سنگ نوشته مربوط به شاپور دوم دارای 9 سطر و ترجمه آن چنین است: این پیكر از آنِ خداوندگار مزداپرست شاپور شاهان، شاهِ ایران و غیر ایران است كه نژاد از یزدان دارد، پسر خداوندگار هرمزد، شاه ایران و غیر ایران كه نژاد از یزدان دارد، نوه نرسی شاهان شاه.
سنگنوشته شاپور سوم نیز دقیقا همین است كه در 13 سطر كوتاهتر نوشته شده و تنها تفاوت آن در نامهای پدر و پدربزرگش است. یعنی به ترتیب به جای هرمزد و نرسی نوشته شده شاپور و هرمزد.
شكار گوزن درطاق بستان
دیوار جانبی سمت راست صحنههایی را نشان میدهد كه میتوان در آنها فرآیند شكار سلطنتی را از آغاز تا به انجام مشاهده كرد. ابتدا نشان داده میشود كه سه ردیف فیلبان در پی تعدادی گوزن هستند و آنها را به سمت شكارگاه رم میدهند. این گوزنها همراه تعداد دیگری از گوزنها كه به گردنشان روبان بسته شده، در حال دویدن و فرار كردن هستند. بالای این صحنه شاه سوار بر اسب در حالی كه شمشیر جواهر نشانی به كمر و كمانی بر گردن دارد، آماده شكار است. پشت سر او زنی ایستاده كه چتری بالای سر شاه نگه داشته و پشت او نیز 3 ردیف از زنان درباری دیده میشوند كه 2 ردیف اول با حالتی كاملا رسمی و محترمانه ایستادهاند و زنان ردیف سوم در حال نواختن آلات موسیقی مانند چنگ و سازهای بادی هستند. عده دیگری از رامشگران روی سكویی در مقابل شاه نشستهاند و برخی از آنان كف میزنند و برخی دیگر چنگ مینوازند. شاه در این صحنه سوار بر اسبی كه چهار نعل در پی گوزنها میدود، دیده میشود و عدهای سوار به دنبال او در حال تاخت هستند. پس از این صحنه در قسمت پایین نقش، گویا پایان ماجرای شكار تصویر شده است؛ زیرا شاه فارغ از شكار، كمانش را به گردن آویخته و تعدادی از ملازمانِ شترسوار نیز گوزنهای از پای درآمده را حمل میكنند.
نقش جنگجوی سواركار 
یكی دیگر از اهمیتها و زیباییهای ایوان بزرگ طاق بستان نقشی است از یك سواركار دوره ساسانی كه درست در زیر نقش تاجگذاری خسروپرویز، برجای مانده است. این شخص كه اسبش بسیار قویهیكل و اصیل به نظر میرسد كلاهخودی بر سر دارد كه تمام صورت و گردن او را بجز چشمها پوشانده است و روی كلاهخودش نیز تاجی قرار دارد. پایه این تاج، دارای نواری است كه با دو ردیف دانههای مروارید تزئین و در پشت سرش گره خورده شده است. در بالای تاج، موها به صورت انبوه و بدون پوشش رها و به وسیله دو روبان بسته شده است. این شخص پیراهن بلندی با نقش مرغ وارغنه (یكی از نشانههای ایزد بهرام كه خدای جنگ و پیروزی است) بر تن دارد. روی پیراهن، زرهای زنجیر باف پوشیده كه تا روی زانو آمده و كمربندی با طرحهای دایرهای شكل به كمر دارد. در پایین كمربند، حمایلی با طرحهای هندسی به شكل لوزی و دایره دیده میشود و تیردانی نیز به آن آویزان است.
از ابزارهای جنگی كه او به همراه دارد، میتوان نیزهای بلند و سپری مدور كه برای دفاع در پیشرو گرفته را به روشنی دید. صورت و سینه اسب نیز با زرهای تیغهای پوشیده شده است. روی این زره نیز منگولههایی دیده میشود. روی كپل اسب، منگولهای آویزان است و روی آن، نقش انسان 3 سر مشاهده میشود. داشتن تاج و لباس مفخر و همچنین نقل قول بسیاری از مورخان و جغرافینویسان دوره اسلامی همچون این فقیه، مسعودی و یاقوت حموی از جمله دلایلی است كه برخی پژوهشگران، این نقش را از آن خسرو پرویز و اسب مشهور او یعنی شبدیز بدانند.
سنگ نگاره دوره قاجار 
در بالای ایوان بزرگ، روی دیوار سمت چپ نقشی دیده میشود كه متعلق به دوره قاجار است و اگر در جای دیگری حك میشد، بسیار مقبولتر بود. اصرار شاه قاجار برای آن كه در این میان، این نقوش باستانی اثری از خود برجای بگذارد سبب شده آسیب زیادی به آن وارد كند. در این تصویر محمدعلی میرزا دولتشاه، فرزند فتحعلی شاه دیده میشود كه روی تختی نشسته و تاجی شبیه به تاج پدرش بر سر دارد. در كنار او شعری از «بسمل» شاعر كرمانشاه در مدح او نگاشته شده است. در این شعر، شاعر كوه طاق بستان را به كوه طور و جمال دولتشاه را به جمال حضرت موسی تشبیه و خسرو پرویز را دربان محمدعلی میرزا معرفی كرده است! در مقابل محمدعلی میرزا، تصویر «آغا غنی» به حالت ایستاده، با تاجی مخروطی شكل، لباسی بلند و قرمز رنگ و حمایلی كه خنجرش به آن آویزان است، دیده میشود. آغاغنی، خواجه باشی محمدعلی میرزا بوده و طبق كتیبهای كه در سمت چپ این نگاره نگاشته شده، سال ۱۲۳۷ هـ.ق آقاغنی به میرزا جعفر سنگتراش دستور حجاری آن را داده است. این كتیبه به خط نستعلیق و در اصل وقف نامهای است كه مضمون آن حاكی از اختصاص درآمد سه دانگ از مزارع «كبودخانی» برای انجام مراسم عزاداری امام حسین(ع) در ماه عاشورا و سایر عزاهاست.
این نگاره قاجاری از نظر هنری در مرتبه پایینی قرار دارد و این جایگاه نازل در كنار هنر دوره ساسانی خود را بیشتر نمایان میكند. گویا تلاش شاهزاده قجری و خواجهباشیاش كاملا نتیجه عكس داده است. حتی ناصرالدین شاه در سفرنامهاش درباره بازدید از طاق بستان مینویسد: بالای این صفحه آغاغنی، خواجهباشی محمدعلیمیرزای مرحوم، كه از طوالش گیلان بوده، زحمت كشیدند صورت مرحوم شاهزاده را نشسته و حشمتالدوله پسرش و پسر كوچكتر را داده است حجاری نموده. خود آغاغنی را هم با هیات مكروه ایستاده در جلوی شاهزاده نقش كردهاند. طوری به او بیفتاده كه واقعا مهوع است و طاق را ضایع كرده است و بسكه بد حجاری شده، روی اشكال را رنگ آمیزی كردهاند. الحق مایه تضییع طاق شده است.
و ما نیز باید در اینجا اضافه كنیم كه الحق نگهداری از آثار گذشتگان و میراث فرهنگی یك سرزمین تنها به عهده یك سازمان و گروه مشخص نیست بلكه در هر دوره و در هر شرایطی میتوان عاشقانه از یادگارهای فرهنگی پاسبانی كرد.این شاید نخستین وظیفه هر گردشگری است كه به هر شهر، روستا یا جایی از طبیعت این مرزو بوم سفر میكند.
آثار به جای مانده از گذشتگان، نشانی پر افتخار از پیشینه ایران و ایرانی است كه متاسفانه برخی از هموطنان ما آن را وسیله ای برای تفریح و تفنن می دانند و آنچنان عمل میكنند كه قلم هم از نوشتنش شرم دارد.
به امید آن روز كه هر یك از ما حافظ میراث فرهنگی این كشور بزرگ و پر آوازه باشیم.
منبع: jamejamonline.ir