عکس هنرپیشه ها

عکس هنرپیشه ها

عکس هنرپیشه ها

  • ورود کاربران

  • آمار

    • کل (online):۲۸۵
    • اعضا (online):۰
    • میهمان (online):۲۸۵
    • بازدید امروز::۳۸۱۲
    • بازدید دیروز::۹۵۵۱
    • بازدید کل::۱۹۲۲۷۶۶۷
  • نظرسنجی

  • تبلیغات

سبد خرید

چند لحظه صبر كنيد ...

چند لحظه صبر كنيد ...
اين کالا به سبد خريد شما اضافه شد
اين کالا را قبلا به سبد خريد خود اضافه کرده ايد
کالا مورد نظر از سبد خريد شما حذف شد
{ STORE_ERROR }
حذف شود؟
  • کد رهگیری

21 فروردين 1404 |

خوش آمديد!
خوش آمديد!

دسته بندی

  • اس ام اس تنهایی، دل شکسته، غمگین

  • دگر تنها نیستم! مدتی ست با تو در خودم زندگی می کنم +++ محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم، آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام، برایت به زمین بکوبم
  • تعداد نمایش : ۸۳۶
    تاریخ : 25 آذر 1391

اس ام اس تنهایی، دل شکسته، غمگین

دگر تنها نیستم! مدتی ست با تو در خودم زندگی می کنم +++ محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم، آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام، برایت به زمین بکوبم

 دگر تنها نیستم! مدتی ست با تو در خودم زندگی می کنم

+++
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم، آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام، برایت به زمین بکوبم
+++
از تنهایی گریزی نیست. بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند. نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد.
+++
بجز دستت ندارم یار دیگر/بجز آیینه بازی کار دیگر
چو بستی چشم را آیینه بشکست/نگاهم کن فقط یک بار دیگر
+++
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
درد یک اتفاق که شاید با اتقاق تو دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام، شکسته ام می فهمی؟
به انتهای بودنم رسیده ام؛ اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشت لبخندی که درد می کند

+++
و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر
فقط میداند که هرچه هوا سردتر می شود دلش آغوش گرم می خواهد
+++
روزی میرسد که با لبخند تو بیدار می شوم
این روز هر زمان که می خواهد باشد، فقط باشد
+++
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی
+++
خوب من، همین جا درون شعرهایم بمان تا وسوسه دوستت دارم های دروغین آدم ها مرا با خود نبرد
به سرزمین های دور احساس؛ من اینجا هر روز با تو عاشقی می کنم بی انتها
شعر من بهانه ایست برای ما شدن دست هایمان تا تکرار غریبانه جدایی را شکست دهیم
+++
خداوندا، جای سوره ای به نام "عشق" در قرآن تو خالیست که اینگونه آغاز شود:
و قسم به روزی که دلت را می شکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت
+++
هر شعر گریز از یک گناه بود، هر فریاد گریز از یک درد، و هر عشق گریز از یک تنهایی عمیق
افسوس که تو هیچ گریزگاهی نداشتی!
+++
بر سر مزرعه سبز فلک باغبانی به مترسک می گفت: دل تو چوبین است.
و ندانست که زخم زبان دل چوب هم می شکند
+++
کاش دنیا یکبار هم که شده بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد این بردهای تکراری برایش؟!
+++
چشم من چشمه زاینده اشک/گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب/در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود
+++
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را/حالا که دری هست مرا بال و پری نیست
حالا که مقدر شده آرام بگیرم/سیلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگذار که درها همگی بسته بمانند/وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست
+++
عشق چیز عجیبی نیست، عزیز دلم! همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم!
+++
پشت آن پنجره رو به افق، پشت دروازه تردید و خیال، لا به لای تن عریانی بید، من در اندیشه آنم که تو را، وقت دلتنگی خود دارم و بس
+++
خونه اجاره ای داری برای یه آدم تنها؟ قلبشو پیش میده، جونشو ماه به ماه!
+++
خواهش می کنم، بی حوصلگی هایم را ببخش، بدخلقی هایم را فراموش کن، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر، در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه اینهایی
+++
دیدگانت را نبند، نگاهت را ندزد، تو که میدانی آیه آیه زندگیم از گوشه چشمانت تلاوت می شود
+++
یاد آن روزی که یاری داشتیم/این چنین خوار نبودیم، اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم/این زمستان را نبین، ما هم بهاری داشتیم
+++
شادی هایم هدیه به تو، کم بودنش را بر من خرده مگیر، این تمام سهم من از دنیاست
+++
سرم را روی شانه ات بگذار تا همه بدانند "همه چیز" زیر سر من است!
+++
خاک پایت بوسه گاهم بود و بس/بر سر راهت نگاهم بود و بس
ای نگاهت تکیه گاه خستگی/عشق تو تنها گناهم بود و بس
+++
اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که/دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را
+++
اونقدر که فکرشو می کنی دوستت ندارم، چون اونقدر دوستت دارم که نمی تونی فکرشو بکنی!
+++
همه پل های پشت سرم را خراب کردم؛ از عمد...
راه اشتباه را نباید برگشت!
+++
حافظ هنوز اصرار دارد، خبر خوشی در راه است!
تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی؟
+++
کاش می شد همدلی را قاب کرد/ساکنان شهر غم را خواب کرد
کاش می شد نور چشمان تو را/جانشین تابش مهتاب کرد
+++
بیمار عشق توست پرستوی روح من، از این مریض خسته عیادت نمی کنی؟
+++
چندان هم دور نیستی؛ فقط به اندازه یک نمیدانم از من فاصله گرفته ای!
آری، "نمیدانم" کجایی؟
+++
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد، بدان آن هوای دل من است که به یادت می وزد!
+++
حالا اشک ها هم شبیه تو شده اند، گریه که می کنم نمی آیند!
+++
من!
مثل بادکنکی به دست کودکی، هرجا می روی با یک نخ به تو وصلم!
نخ را قطع کنی، میروم پیش خدا!
+++
خدا را دوست دارم! حافظ را هم! ولی خداحافظ را نه!
+++
خوش به حال خدا که "لحظه به لحظه" با توست و "من" همیشه درباره "تو" با "او" حرف میزنم!
+++
بغض یعنی نرو! بفهم!
+++
گاهی میان وسعت دستان خالیم حس می کنم، تمام دار و ندارم نگاه توست!
+++
درد، مرا انتخاب کرد
من، تو را
تو، رفتن را
آسوده برو! دلواپس نباش
من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم
+++
دوستت دارم! بیشتر از دیروز و کمتر از فردا!
+++
چقدر جای تو خالی ست، جای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کرد!
حتی با گزینه مناسب!
+++
تا صبح گریه می کنم و غنچه می دهند گل های ریز صورتی روی بالشم!
+++
از مردم این شهر دلگیرم، هیچ کدامشان شکل تو نیستند!
+++
هر کس هر جا که دلش می خواهد بایستد!
به کسی اجازه اینکه به جای تو در قلبم بنشیند نخواهم داد!
+++
در تنهایی هایم نیز به یاد توام
زیرا تو تمام تنهایی هایم هستی
+++
تنهای تنها نیز شوم...
بیکس و رسوا نیز شوم...
باز هم آرامم...
خدا را دارم
+++
تمام آرزوی من برایت این است
(تنها نشوی)
+++
قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست/غم دنیاست که در گوشه قلبم پیداست
وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی/بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست
+++
نیمکت باهم بودنمان تنهاست
من دل نشستن ندارم
تو دلیل نشستن باش!
+++
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی/وقت است که یک چندی در خانه ما آیی
در خانه ما آمد، آن پادشه خوبان/آن پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
+++
هر چند نمی دانم خواب هایت را با که شریک می شوی
اما هنوز، شریک تمام بی خوابی های من تویی
+++
برای من مهم نیست که وقتی کسی تنهاست به فکر من باشه
برای من این مهمه که وقتی اطرافش شلوغه، قلبش به خاطر من می تپه
+++
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است
شرم دارم که شکایت کنم از "تنهایی"
+++
فکر تنهایی نباش، تنهایی خودش تنهاست
تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست
+++
دارد باران می بارد و داغ تنهایی دلم تازه می شود
از ابتدای خلقت هم سخن از تنها سفر کردن نبود
+++
من تو را دوست دارم، تو دیگری را، دیگری دیگری را
این چنین است که همه تنهاییم
+++
از طرف اونی که تنهاست، تنها اومده، تنها میره، تنهاش میزارن، تنها نمیزاره، تنها یه آرزو داره اونم اینه که تو تنهاش نذاری
+++
تو رفته ای که بی من، تنها سفر کنی/من مانده ام که بی تو، شب ها سحر کنم
تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی/من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم
+++
روزهایی که بی تو می گذرد/گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کشد فریاد/در کنار تو می گذشت، ای کاش!
+++
رفتم که نبینی پریشان شدنم را/غمناک ترین لحظه ویران شدنم را
در خویش فرو رفتم و در خویش شکستم/تا تو نبینی غم تنها شدنم را




حاصل جمع را بنویسید : بعلاوه






*حاصل جمع را بنویسید : بعلاوه



تعداد نمایش : ۸۳۶
تاریخ : 25 آذر 1391

دسته بندی

برچسب ها



مطالب

گالری

{ DOWNLOAD_DOWNLOAD }

{ NEWS_NEWS }

{ FILM_FILM }

123
Bootstrap Slider

Copyrightes 2014 By RVKP CO. All Rightes Reserved