۱٫خداوند ضامن متوکل واقعی
توکل در واقع وکیلگرفتن خدا برای انجام کارهاست (لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا)۱٫ در اینجا این سۆال مطرح میشود که از کجا معلوم که خدا این وکالت را بپذیرد؟ پاسخ این سۆال بسیار روشن است.خدایی که خود، ما را به توکل دعوت فرموده و میفرماید: «وَعَلَى اللّهِ فَتَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّۆْمِنِینَ؛۲ و بر خدا توکل کنید اگر مۆمن هستید»، دعوت او متضمن این وعده است که اگر کسی بر او توکل کند او را کفایت خواهد کرد، به خصوص که تصریح میفرماید: «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛۳ و کسی که بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است.» مگر ممکن است خدای متعال وعدهای بدهد و بدان عمل نکند؟!
۲٫ مراتب توکل
امیرالمۆمنین علیهالسلام میفرمایند: «أَقْوَى النَّاسِ إِیمَاناً أَکْثَرُهُمْ تَوَکُّلًا عَلَى اللَّهِ؛۴ قویترین مردم از نظر ایمان کسی است که بیشتر از دیگران بر خدا توکل دارد.»
مرتبه کاملتر توکل این است که انسان در جایی هم که یقین دارد همه اسباب فراهم است و هیچ مانعی وجود ندارد که از اختیار او خارج باشد، چنان معرفتی به خدای متعال و افعال الهی دارد که میداند قدرت اصلی از آنِ خداست و همه اسباب و شرایط، ابزارهایی در اختیار خدای متعال هستند. بنابراین، به هیچ کدام از آنها اعتماد نمیکند و تنها امیدش به خدای متعال است. اگر به دنبال اسباب هم میرود بدین خاطر است که خدا امر فرموده است. اگر انسان در هنگام مطالعه با خدای خویش چنین نجوا کند که خدایا! دیدن من، فهمیدن من، ماندن مطلب در ذهن من و … همه به دست قدرت توست. تو امر فرمودهای که تلاش کنم و من وظیفه دارم که تلاش کنم، اما عطای علم به دست توست. تو بدون تلاش من هم میتوانی به من علم عطا کنی و میتوانی با وجود تلاش من علم را از من دریغ داری! این یک توکل حقیقی کامل است. این مراتب طیفی از مراتب توکل را تشکیل میدهند.
۳٫ آثار روحی و رفتاری توکل
۱ـ آرامش
وقتی انسان برای کاری وکیلی ماهر و کاربلد میگیرد خیالش آسوده میگردد که او کارش را به خوبی انجام میدهد. اگر انسان واقعا خدا را وکیلی بداند که هم عالِم است و هم قدرت انجام هر کاری را دارد خیالش آسوده میشود.
علامت توکل این است که انسان بار خود را روی دوش دیگران نمیاندازد و تا آنجا که میتواند کارش را خودش انجام میدهد، به خصوص اگر درخواست آن از دیگران جزء موارد مکروه، مشتبه یا حرام باشد. کسی که بر خدا توکل دارد اگر نیاز به خانه داشته باشد ربا نمیگیرد تا خانه بخرد، بلکه تا اندازهای که پول دارد خرج میکند و از خدای خود میخواهد که از راه حلال برای او برساند. تجربه ثابت کرده است کسانی که به خدا توکل میکنند، خداوند بسیار بیشتر و بهتر از آنچه انتظار دارند برایشان میرساند
۲ـ نابودی ترس از غیر خدا
دومین اثر توکل از بین رفتن ترس از غیر خداست. اگر کسی بر خدا توکل کرد دیگر نباید از غیر او بترسد. زیرا قدرت خدا غالب بر همه قدرتهاست و اگر او بخواهد، به انسان ضرری وارد میشود وگرنه هیچ کس نمیتواند ضرری به دیگری برساند (وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ؛۵ و اگر خدا به تو زیانى برساند، آن را برطرفکنندهاى جز او نیست، و اگر براى تو خیرى بخواهد، بخشش او را ردّکنندهاى نیست.)
۳ـ عزت نفس
اثر دیگر توکل، زنده شده احساس عزت نفس در روح انسان است. کسی که توکل ندارد وقتی مشکلی برای او پیش میآید برای حل مشکلش به دیگران التماس میکند، تملق میگوید، تذلل میکند، رشوه میدهد و … این بدان خاطر است که در نفس خویش احساس ذلت میکند و خود را ناتوان و بیچار مییابد. اما وقتی انسان بر خدا توکل کند احساس عزت نفس میکند و خود را بینیاز از غیر خدا مییابد (مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا؛۱۱ هر کس سربلندى مىخواهد، سربلندى یکسره از آنِ خداست).
۴ـ استفاده از اسباب در چارچوب رضای الهی
توکل آثاری هم در عمل انسان به جای میگذارد. انسان بیتوکل برای حل مشکلش دست و پای فراوانی میزند و تلاش میکند از هر راهی که شده گرچه حرام باشد مشکلش را حل نماید. اما انسان متوکل به اندازهای که خدا دوست دارد و بدان دستور داده است اقدام میکند. در روایات آمده است که خداوند همه امور مۆمن را به او تفویض فرموده اما به او اجازه ذلیل کردن خویش را نداده است.۶
جمعى از انصار به خدمت حضرت پیغمبر صلىاللهعلیهوآله آمده، درخواست کردند که حضرت بهشت را برای آنان ضمانت کند. حضرت بعد از اندکی تأمل فرمودند: ضامن مىشوم، به شرط آن که از هیچ کس، چیزى درخواست نکنید. بعد از این ماجرا، هرگاه یکى از آن جماعت در سفرى بود و تازیانه از دستش مىافتاد، راضى نمىشد که به کسى بگوید: تازیانه را به من ده!۷
اهل ایمان
علامت توکل این است که انسان بار خود را روی دوش دیگران نمیاندازد و تا آنجا که میتواند کارش را خودش انجام میدهد، به خصوص اگر درخواست آن از دیگران جزء موارد مکروه، مشتبه یا حرام باشد. کسی که بر خدا توکل دارد اگر نیاز به خانه داشته باشد ربا نمیگیرد تا خانه بخرد، بلکه تا اندازهای که پول دارد خرج میکند و از خدای خود میخواهد که از راه حلال برای او برساند. تجربه ثابت کرده است کسانی که به خدا توکل میکنند، خداوند بسیار بیشتر و بهتر از آنچه انتظار دارند برایشان میرساند.
۴٫ کیفیت توکل بر خدا
نخستین گام برای توکل کردن بر خدای متعال این است که انسان فکر کند که خدای متعال چه نیروها و تواناییهایی در درون او قرار داده است. این تواناییها نعمتهای الهی هستند که خدای متعال برای انجام کارهایمان به ما عطا کرده است. اگر انسان وسیلهای که خدا برای انجام کار به او عطا کرده است به کار نگیرد و تنها از خدا بخواهد که فلان کار را برای او انجام دهد در حقیقت با خدا شوخی کرده است. خدای متعال چشم، عقل، قدرت، استاد و … در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آنها کسب علم کند. بنابراین باید قدر این نعمتها را بداند و از آنها استفاده کند.
البته هر جا مشکلی پیش آمد که لازم است از کسی کمک بگیرد در صورتی که درخواست او منتی در پی نداشته باشد آن هم نعمتی از خداست و از آن میتواند استفاده کند. اما اگر درخواست او وی را خوار و ذلیل میکند اصلا نباید چنین کاری انجام دهد. مثلا اگر برای خرید خانه مقدار زیادی پول کم دارد و اگر بخواهد آن را تهیه کند باید به این و آن التماس کند تا یک میلیون یک میلیون به او قرض دهند اصلا لازم نیست چنین کاری انجام دهد، بلکه باید فعلا خانهای اجاره یا رهن کند و از خدا بخواهد که هر گاه صلاح دانست پول لازم را برایش برساند.
وقتی انسان برای کاری وکیلی ماهر و کاربلد میگیرد خیالش آسوده میگردد که او کارش را به خوبی انجام میدهد. اگر انسان واقعا خدا را وکیلی بداند که هم عالِم است و هم قدرت انجام هر کاری را دارد خیالش آسوده میشود
البته کسانی هستند که آن چنان اعتمادی به خدا دارند که وقتی بفهمند خداوند کاری را دوست دارد به انجام آن اقدام میکنند و مطمئن هستند که خداوند اسبابش را هم فراهم میکند. مرحوم آیتالله بهجت رضواناللهعلیه نقل میکردند که طلبهای قصد داشت از نجف پیاده به کربلا برود. در بین راه به طور اتفاقی مجبور شد کمی تنباکو بخرد. آن را در جیب گذاشت و به راه افتاد. نزدیکهای ظهر از شدت گرما به سایه درختی پناه برد. نزدیک درخت که رسید دید پیرمردی آتشی را روشن کرده و قلیانی را که جای تنباکوی آن خالی است مقابلش گذاشته است و آتش را باد میزند. سلام میکند و میپرسد: بدون تنباکو چگونه میخواهی قلیان بکشی؟! میگوید: خدا میرساند. آن طلبه تنباکو را از جیبش بیرون میآورد و میگوید: خدا رساند. خداوند چنین بندگانی هم دارد.
توکل را از کجا شروع کنیم
به هر حال برای توکل باید از اینجا شروع کرد که در به کارگیری تواناییهای خود کوتاهی نکنیم و از دیگران در صورتی کمک بگیریم که منت، تذلل، تملقگویی و … در آن نباشد و با عزت نفس ما منافات نداشته باشد. اگر این نکات را رعایت کنیم خدا هم ضمانت میکند که بقیه امور را به عهده گیرد. البته اگر توکلمان بیشتر باشد هنگامی که نیازی را احساس میکنیم گرچه اسبابی در اختیار داشته باشیم و آنها را هم به کار گیریم باز از همان ابتدا از خدای خویش میخواهیم تا نیازمان را برطرف کند. در روایات آمده است که نشانه ایمان صادق این است که بنده به آنچه نزد خداست امیدوارتر است تا آنچه در دست خود اوست. ۸ ثروت ممکن است از دست برود اما آنچه نزد خداست هرگز گم نمیشود.
برگرفته از سایت رسمی آیت الله